دارم کتاب می‌خونم. صفحه‌ی 326 از اتحادیه‌ی ابلهان، اونجا که رسیده به یادداشت‌های ایگنیشس، پسری که با حرف زدنش شما یقین می‌کنید، اون یه دیوونه‌س در حالی‌ که نمی‌تونید این ادعا رو ثابت کنید و دیوونه بودن خودتون، ثابت می‌شه! دارم کتاب می‌خونم:
"پس از چند دقیقه که طیِ آن به سادگیِ تمام برتری اخلاقی‌ام را بر این منحط به اثبات رساندم، دیدم که دوباره مشغول به اندیشیدن به بحران‌های عصرمان شده‌ام. ذهنِ همچون همیشه رام‌نشدنی وسرکشم کنار گوشم نقشه‌ای چنان شکوهمند و جسورانه زمزمه کرد که در وهله‌ی اول از فکر آن‌چه می‌شنیدم به خود لرزیدم. ملتمسانه بر سر ذهنم فریاد کشیدم: بس کن! این دیوانگی‌ست.".برای رسیدن بهش باید سخت تلاش کنم. ولی چطور میتونم؟! این باور من باور درستی‌ه؟! کاش می‌شد دورتر رفت. مثلا اگه تهران نشد، اصفهان. می‌شد نه؟! آدم بزرگ می‌شه اون وقت‌ها که از مامن امنش دور می‌شه و با تنها بودنش و دنیای دور از پناهگاهش رو‌به‌رو می‌شه. این هدف منه. که منو یه قدم به اون نزدیک می‌کنه. نمی‌خوام ناامید شم.
همچنان دارم کتاب می‌خونم ولی متوجه شدم بعد از خوندن یه صفحه، هیچی ازش متوجه نشدم. من داشتم کتاب فکرهامو ورق میزدم، جای کتاب توی دستم! برگشتم عقب تا بفهمم یادداشت ایگنیشس به کجا رسید؛ " ولی هنوز گوشم به ندای مغزم بود. فرصتی پیش آمده بود که دنیا را به واسطه‌ی انحطاط نجات دهیم.".اوه پسر! این کتاب رو پیمان خاکسار ترجمه کرده. یعنی منم می‌تونم یه روز اینهمه با‌سواد بشم؟! منی که از حد متوسط هم زبانم پایین‌تره. ترسناک نیست که مدام رویاهام عوض می‌شن. ترسناک نیست که رویاهای بیست‌وسه سالگی‌م کودکانه به نظر میاد؟ همه‌ی این حرفها وقتی به ذهنم رسید که آهنگ how do I stop loving you از humperdinck پخش می‌شد و منو برد به این فضا. پست آخر اینستامم که درمورد دریم‌کچر نوشتم یه موسیقی بدون کلام بود که بهم گفت چی بنویسمش. بهش می‌گم جنون لحظه‌ای. تو نمی‌دونی چطور، و فقط می‌خوایی انجامش بدی. مثل الان که کتاب رو بستم و اومدم اینجا تا بنویسم!


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

هاستینگ دریچه هنر مقاله های کاربردی طراحی سایت امین رضانژاد آموزش موسیقی کودکان یا آموزش ارف ،آموزش بلز و فلوت دکتر فرزانه فروزان فر چند خط زندگی Linda شبنم خیال